شیعه بودن ما، از ادعا تا عمل
آیا این ادعای ما که شیعه علی (علیه السلام) هستیم، با اعمال ما تناسب دارد؟
در روایت داریم که حضرت سجاد (علیه السلام) خود را با امام علی (علیه السلام) مقایسه میکنند،1 این بیان، نشان دهنده این مطلب است که باید حضرت امیر(علیه السلام)، میزان اعمال قرار گیرد. حال بنگریم که کجاییم؟ با دو رکعت نماز مغرور میشویم و گاه حال انجام آن را نداریم و با کسالت به جا میآوریم!
«إِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً»2 چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند، با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
این چگونه عبادتی است، مبادا این گونه باشیم. آیا این ادعای ما که شیعه علی (علیه السلام) هستیم، با اعمال ما تناسب دارد؟ آیا یک درصد به آن بزرگوار نزدیک هستیم؟ اگر مقایسه کنیم نتیجهی آن تنها و تنها شرمندگی است. فردای قیامت امیر المؤمنین (علیه السلام) نزد خدا خجالت میکشد که این شخص از امت من است و چنین کرده است و شاید بگوید: آیا من چنین عمل کرده ام که تو این گونه عمل کردی؟ پس قبل از اینکه شرمنده شویم، اندکی فکر کنیم و رفتار و گفتار خود را اصلاح نماییم و از حضرت امیر (علیه السلام) عذر بخواهیم.
برخی میگویند: چون در روایات آمده که محبت امیر المؤمنین (علیه السلام) باعث نجات است3 و ما نیز به آن حضرت محبت داریم، پس اهل نجاتیم. اما به راستی چه کسی تضمین کرده است؟ از کجا معلوم که با این اعمالمان بتوانیم این محبت را با خود ببریم؟ محبت حدّ و نصابی دارد که چنان چه به آن حد نرسد، فایده ای نمیبخشد. مگر اهل کوفه که به جنگ با حسین بن علی (علیهما السلام) رفتند، محبت نداشتند. بسیاری از افراد وقتی میخواستند از وضعیت مردم کوفه گزارش دهند، میگفتند: قُلُوبُهُم مَعَک وَ سُیُوفُهُم عَلَیک4 این ها دلشان با شما و شمشیرشان بر ضدّ شماست.
برنامه ي محاسبه و موازنه بسیار لازم است و باعث میشود که انسان اندکی به خود آید. اندکی کارهای خود را برانداز کنیم، ببینیم آیا خدا بدان راضی است؟ اگر گناهی را مرتکب میشویم و نمیتوانیم به یک باره آن را رها کنیم سعی کنیم حداقل کمتر آن را انجام دهیم تا آرام آرام بتوانیم آن را ترک کنیم.
حیف است که در دل امام زمان (علیه السلام) جايی نداشته باشیم. امام هفتم (علیه السلام) میفرمود: «درعرفات پیوسته علی بن یقطین به ذهنم میآمد و از ظهر عرفات تا غروب، متصل به او دعا میکردم». ای کاش لحظه ای در دل امام عصر (ارواحنافداه) باشیم و ایشان برایمان دعا کنند. در این صورت، اگر ما را به جهنم هم ببرند، برایمان بهشت است، چون او به یاد ماست. هرچند چنین کسی را به جهنم نخواهند برد، چرا که محبت حقیقی، اطاعت میآورد و اطاعت هم باعث نجات است. رفاقت با خداوند، بسیار لذت بخش است. اندکی به نماز و ارتباط با او ارزش و بهای بیشتری دهیم، لحظات را قدر بدانیم و استفاده کنیم. ناگفته نماند که عبادتهای حضرت امیر(علیه السلام) را از ما نخواسته اند، اما خواسته اند که به آن حضرت نزدیک شویم، محرمات را ترک کنیم و به واجبات عمل نماییم، چرا که فلاح و رستگاری در همین است. «...ألاَ وَ إِنَّكُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَاجْتِهَادٍ»5
--------------------
پی نوشت ها:
1.وسائل الشیعه، ج1، ص91
2. نساء، آیه 142
3. امالی، ص374
4. دلائل الامامه، ص74
5. نهج البلاغه ج3،ص70،نامه 45 با شرح محمد عبده
ما که رفتیم ،