به گزارش چارقد، ارتباطات غیر کلامی” وجه مهمی از ارتباطات انسانی است. بر خلاف پندار عمومی ارتباطگران که در آن وجه کلامی ارتباط از اهمیت و اولویت بالاتری برخوردار است، دانش ارتباطشناسی و ذهنیت متخصصین این عرصه، وجه غیرکلامی ارتباط را جدّیتر و با اهمیتتر از وجه کلامی میشناسد.
الف نوشت: اعتبار والای ارتباطات غیر کلامیدر نزد ارتباطشناسان برآمده از چند علت عمده است:
الف) برآوردها نشان میدهد که حداقل ۸۰ درصد پیامهای رد و بدل شده میان افراد یک جامعه از طریق ارتباطات غیر کلامی و حداکثر ۲۰درصد از طریق ارتباطات کلامی مبادله میشود. از این جهت ارتباط غیر کلامی، طفیلی ارتباط کلامی نیست و بلکه خود، به تنهایی، اثر یک پیام را میرساند. ۲- بررسیها نشان میدهد که در موقعیتهایی که پیامهای کلامی و غیر کلامی یک فرد متعارض به نظر میرسد، دریافتکنندگان پیام بیشتر به وجوه غیر کلامی ارتباط اعتماد و اتکا میکنند. زیرا هر ارتباطگر معمولی به خوبی میداند که پنهانکردن و نیز وانمود کردن نشانههای غیر کلامی بسیار دشوارتر از پنهان نمودن نشانههای کلامی است.
ب) گونه شناسی “ارتباطات غیر کلامی” یکی از مباحث جذاب و دقیق در دانش ارتباطشناسی است. ارتباطشناسان حداقل هشت گونه ارتباط غیر کلامی را شناسایی کردهاند که برخی از آنها مثل “زبان بدن” خود به شعب گوناگونی تقسیم میشود. این دستهبندیهای علمی دقیق به مراتب از ذهنیت عمومی ارتباطگران در خصوص انواع ارتباطات غیرکلامی توسعهیافتهتر است. عموم ارتباطگران علیرغم بهرهبرداری از دامنه گسترده و متنوع روابط غیر کلامی اما همواره به وسعت مکانیزمهای غیر کلامی خود، خودآگاه نیستند.
ج)”زبان بدن” مهمترین گونه ارتباطات غیرکلامی است که خود شامل حداقل ۶ مقوله دیگر میشود. این مقولات که در چارچوب ارتباطشناسی هر کدام ذیل یک عنوانی تخصصی و علمی شناخته میشوند عبارتند از:
۱- تماثیل(Emblems)؛ مثل زبان اشاره مورد استفاده ناشنوایان، ژستهای مورد استفاده کارکنان پشت صحنه تلویزیون و علامتهایی که بین دو شناگر در آب ردّ و بدل میشود.
۲- مصوّرها(ILLUSTVATORS)؛ حرکات اندام بدن همراه گفتار هستند که برای کمک به توصیف آنچه که گفته میشود و دنبال نمودن جهت گفتار مورد استفاده قرار میگیرند. مثلاً هنگامی که به “علی” میگوییم: از در برو بیرون، با دست به سوی درب اشاره میکنیم.
۳- نمایشهای عاطفی (affect displays)؛ ژستهای چهرهای که احساسات و عواطفی نظیر غم با شادی را نشان میدهند ابرو و پلک را بالا و پایین انداختن، نمونههایی از نمایشهای عاطفی هستند.
۴- تعدیلگرها(Adaptors)؛ حرکاتی که همراه با احساس خستگی و بیحوصلگی بروز میکنند: انگشت روی میز زدن و پا بر روی زمین کوبیدن به هنگام انتظار بیش از حد برای رسیدن طرف ملاقات و نمونههایی از آن دست.
۵- منظمکننده(Regulators)؛ سر تکان دادن؛ حرکات چشم و تغییرات بدنی همه منظمکنندههایی هستند که برای تشویق به جهت انجام دادن یا بازداشتن از کاری استفاده میشود.
۶- طرز قرار گرفتن، طرز راه رفتن، طرز ایستادن؛ مثلاً پاسداران خطوط هوایی می آموزند که بسیاری از افراد مشکوک را از طرز راه رفتن آنها تشخیص دهند.
۷- چهره و چشمها: چشمها از میان کلیه وجوه ظاهری ما، آشکارسازترند. چشمها برخلاف سایر اندام بدن، خود بخشی از مغز هستند. بر اساس نظریهای به نام “مردمکسنجی” (pupilometrics)، وقتی چشمها روی چیزی مطلوب و لذتبخشی متمرکز میشوند، مردمکها گشاد و وقتی روی چیزی ناراحتکننده متمرکز باشند، تنگ میشوند؛ آموزگاران خبره و باتجربه اغلب به مردمکهای چشمان دانشآموزان خود مینگرند تا کشف کنند که آیا آنها به درس یا موضوع کلاس علاقه دارند یا نه. مثلاً ۹۰ درصد از افرادی که به سمت بالا و چپ نگاه میکنند در حال به خاطر آوردن مطلبی هستند. اگر چشمها به طرف بالا و سمت راست دوخته شده باشد به معنای این است که شخص در حال فکر کردن به آینده است!
د) دامنه ارتباطات غیرکلامی البته از زبان بدن (body language) فراتر است و موارد بیشتری را شامل میشود: ۱- صداهای آوایی (paravo calics)؛ به کلیه جلوههای صوتی که همراه کلمات ایجاد میشود، نظیر تُن صدا، شبه اصوات میگوییم. سرعت، قدرت، طنین، مکث و شدت صدا، همه معنایی خاص دارند.
۲- فضا(مجاورت) (proxemic)؛ افراد بخشی از پیامهای خود را از طریق حفظ محدوده خاصی از حریم فیزیکی و حساسیت نسبت بدان منتقل میکنند. هرچند که میزان حریم خصوصی و عمومی فرد در فرهنگهای مختلف به یک مقدار نیست اما در همه جوامع، حریم و فاصله دارای معنای ارتباطی و فرهنگی است. بدین جهت میزان حریم بین دو فرد میتواند شاخص گویایی برای سنجش کیفیت روابط آنها محسوب گردد. هر چقدر حریم کمتر باشد، صمیمیت بیشتر و هر چقدر فاصله بیشتر باشد گویای صمیمیت کمتر است.
۳-”شامّه”؛ یکی از انواع بسیار مؤثر و جذاب ارتباطات غیرکلامی است. “بوها” چه انواع طبیعی بوی بدن و دهان و چه انواع مصنوعی، عطرها و ادکلنها، از جایگاه بسیار مهمی در ارتباطات انسانی برخوردارند.
۴-زیباییشناسی(Aesthetics)؛ انتقال یک پیام یا حالت از طریق رنگ یا موسیقی، زیباییشناسی نامیده میشود. موسیقی میتواند موجب افزایش توجه شنونده یا دلزدگی و خستگی او شود. رنگها نیز بر اشخاص اثر میگذارد و بسیاری از موسسات فرهنگی و رسانهای بر این نکته تأکید زیادی دارند و آن را به کار میگیرند.