باحجابان بی حیا
۵- مشخصات فیزیکی؛ استیل بدنی، میزان قد و وزن، قدرت و انعطافپذیری جسمانی، اندازه دست و پا، کشیدگی یا کوتاهی گردن، بزرگی یا کوچکی سر و مواردی از ایندست هر یک در ارتباطات انسانی مؤثر است.
۶- مصنوعات (Avtifacts)؛ لباس، آرایش، عینک و جواهرات هر یک پیامهای مشخصی را منتقل میکنند. احتمالاً پوشاک از میان همه مصنوعات جلوهگرتر باشد. پوشاک، تقریباً مانند بدنی دیگر است که به بیننده میگوید شما چه کسی هستید! از آنجا که شما میتوانید نوع پوشش خود را انتخاب کنید، این انتخاب بیانگر آن ذهنیتی است که میخواهید در مورد خود در دیگران ایجاد کنید.
ه) توضیحات پیشگفته به خوبی نشان میدهد که ارتباطات غیر کلامی چگونه در همه ابعاد و سطوح روابط انسانی حضور دارد و هر نوعی از آن به چه ترتیبی در تبلور پاره های خاصی از معانی فرهنگی دخالت میکند. بدیهی است که ارتباطات مؤثر انسانی محصول چیدمان متناسب و مناسبی از نشانه های غیرکلامی در همگرایی با نشانه های کلامی است. یک چیدمان نشانه شناختی وقتی به لحاظ ارتباطی معنی دار و موثر است که بین نشانههای سازنده آن سنخیت فرهنگی وجود داشته باشد. هر نوع بیدقتی در تناسب، نشانه حتی یک برخاسته فرهنگی- ارتباطی، نه تنها اتقان معنایی آن را تضعیف میکند بلکه میتواند به تولید معانی کاملاً جدید و بی ربط به نیّت ارتباط گر بیانجامد. در اغلب برساخته های تلویزیون ایران از دختران و زنان جوان، نمونه های جالب توجه و بعضاً عجیبی از ناسازگاری رفتارهای کلامی و غیر کلامی و نیز ناسازگاری بین خود رفتارهای غیرکلامی ایشان به چشم می خورد. یکی از نمونه های شناخته شده و نسبتاً فراگیر از این پدیده به عدم تطابق وضعیت نسبتاً بهنجار حجاب خانم مجریها با نابهنجاریهای مشهود در رفتارهای غیر کلامی آنها بازمیگردد. چنانچه آمد “مصنوعات” فقط یکی از گونه های هفتگانه ارتباطات غیرکلامی به شمار می آید که مواردی مثل لباس، آرایش، عینک، جواهرات و … را دربر میگیرد. برخی از ستارگان اجرای تلویزیون در حالی به لحاظ شرعی بودن پوشش سر و بدن “با حجاب” بهنظر میرسند که در حوزه های دیگر ارتباطات غیر کلامی، مثل ژستهای بدنی، طرز قرار گرفتن، طرز ایستادن، چگونگی چهره و چشم و میزان فاصله فیزیکی، از مراودات باز و به اصطلاح ندار با نامحرم برخوردارند.
به عبارت دیگر در بخش عمدهای از فرآیند بازنمایی زن جوان به مثابه مجری تلویزیون، دامنه وسیع و گوناگون ارتباطات غیرکلامی فقط به یکی از مصادیق مقوله “مصنوعات” تقلیل داده شده است و اقامه هنجارهای شرعی در مورد بقیه مقوله های غیرکلامی و حتی در خصوص سایر مصادیق مقوله “مصنوعات” مثل “نحوه آرایش صورت” و “قواعد استفاده از زینتآلات مغفول” مانده است. در سایه این غفلت سنتی، برخی خانممجریهای تلویزیون مهارتهای اعجاببرانگیزی را در همراهی انواع رفتارها و نشانههای غیرعفیفانه با حجاب اسلامی کامل خود تولید کردهاند.
اینگونه؛ “حجاب” در بسیاری از اجراهای تلویزیونی در زمینهای فارغ از “عفاف” به تصویر درمیآید. پیشرفتهترین نمونه، پدیده عجیب “باحجابان بیحیا” را میتوان در برنامه جدیدالورود “سرآشپز” شبکه دوم سیما به تماشا نشست؛ آنجا که خانم مجری جوان برنامه با سر و گردنی کاملاً پوشیده، بدون اینکه حتی یک تار مویش بیرون باشد، آنچنان بی مهابا و جسورانه سخن میگوید، حرکت میکند، ژست میگیرد، به نامحرم نزدیک میشود، با او به مثابه یک محرم به گپ و گفت صمیمانه مشغول میشود و تماشاچیان تلویزیون را خیره پیراهن و دامن معلّقش میگرداند که گویی از حجاب کامل او تنها معنایی که ساطع نمیشود همان حجب و حیای یک بانوی محجبه است. “حجاب پوشاننده” او در انبوه ارتباطات کلامی و غیر کلامی غیرعفیفانهاش به شدت گم و نامرئی است و دیگر به چشم هم نمیآید و اینگونه در نقض غرضی آشکار به همزیستی تمام عیار “باحجابی” و “بیحیایی” میانجامد. پدیده عجیب و غریب “باحجابان بیحیا” یکی از پیامدهای تلقی مکانیکی و غیر فرهنگی برخی تلویزیونچیها از حقیقت حجاب اسلامی است.
* مضامینی از این مقاله که ناظر به موضوع ارتباطات غیرکلامی ارائه شد، از کتاب مدیریت ارتباطات اثر «رُی ام برکو» برگرفته شده است. چاپ ششم این کتاب با ترجمه دکتر سید محمد اعرابی و داود ایزدی از سوی دفتر پژوهشهای فرهنگی در سال ۱۳۸۹ روانه بازار نشر گشته است.
ما که رفتیم ،